تأکید رئیسجمهور بر تکمیل راهآهن، فعالسازی مرزها و اختصاص دهها همت اعتبار برای خراسان جنوبی، انتظارات را در استانی که سالها از قطار توسعه جا مانده بالا برده است؛ انتظاری که تحقق یا عدم تحقق آن، معیار اصلی قضاوت این سفر خواهد بود.
خراسان جنوبی، وقتی رئیسجمهور در بیرجند میگوید «مصمم هستیم پروژه راهآهن خراسان جنوبی را به اتمام برسانیم»، این جمله دیگر یک وعده معمولی نیست؛ بلکه تعهدی است که باید روی ریل دیده شود.
استانی که سالها هزینه نبود راهآهن را با عقبماندگی اقتصادی، گرانی حملونقل و فرار سرمایه پرداخته، حالا منتظر است ببیند این عزم اعلامشده به تصمیم اجرایی و زمانبندی روشن تبدیل میشود یا نه.
سفر یکروزه رئیسجمهور به خراسان جنوبی، هرچند بدون دیدار مردمی به سرانجام رسید، اما فقط یک برنامه فشرده اداری نبود؛ این سفر، ایستگاهی برای سنجش صداقت سیاست توسعه در شرایط کشور بود.
استانی که سالهاست نامش با «ظرفیت» میآید اما سهمش از نتیجه اندک مانده، حالا بار دیگر میزبان وعدههایی شد که اگر اجرا نشوند، به بیاعتمادی عمیقتری منجر خواهند شد.
رئیسجمهور در بیرجند صریح گفت: «مصمم هستیم پروژه راهآهن خراسان جنوبی را به اتمام برسانیم»؛ جملهای که وزن آن بیش از هر چیز به زمان و عمل گرهخورده است.
استانی با ظرفیتهای معطل
خراسان جنوبی برخلاف تصویر رایج از یک استان کمبرخوردار، مجموعهای از ظرفیتهای کمنظیر را در خود جایداده است؛ از معادن غنی و موقعیت مرزی راهبردی گرفته تا امکان اتصال به کریدورهای ترانزیتی و نیروی انسانی نخبه.
بااینحال، آنچه این استان را به یکی از نمادهای توسعهنیافتگی تبدیل کرده، نه کمبود ظرفیت، بلکه نبود زیرساخت و تأخیر مزمن در تصمیمگیریهای کلان است.
همین شکاف میان داشتهها و دستاوردها باعث شد سفر رئیسجمهور از همان ابتدا با انتظاری فراتر از بازدید و سخنرانی همراه شود.
راهآهن؛ از مطالبه استانی تا اولویت ملی
محوریترین بخش سخنان رئیسجمهور بدون تردید به راهآهن اختصاص داشت. او با تأکید بر اینکه مقدم اول توسعه، زیرساخت است، راهآهن را نه یک پروژه محلی، بلکه ضرورتی ملی دانست و گفت: «اگر مسئله ریل را درست کنیم، مسئله حیاتی تجارت را باز کردهایم.» این جمله، فراتر از یک وعده عمرانی، حامل یک پیام سیاستی بود: توسعه بدون اتصال، توهم است.خراسان جنوبی سالهاست هزینه نداشتن ریل را با قیمت بالای حملونقل، فرار سرمایهگذار و حاشیهنشینی اقتصادی میپردازد.
اعلام صریح رئیسجمهور مبنی بر عزم دولت برای تکمیل این پروژه امید ایجاد کرد، اما تجربههای گذشته نشان داده که امید بدون جدول زمانبندی و تخصیص واقعی اعتبار، دوام ندارد.
معدن؛ ثروتی که هنوز به معیشت نرسیده
رئیسجمهور در دیدار با فعالان اقتصادی، خراسان جنوبی را استانی توصیف کرد که «همه چیزش طلاست»؛ از معدن گرفته تا همسایگی با کشورهای دیگر.
اما پرسش اساسی اینجاست: اگر این استان طلاست، چرا سهم مردمش از رفاه اینقدر اندک است؟نمایندگان مجلس و فعالان اقتصادی در حضور رئیسجمهور بهصراحت گفتند که استخراج بدون توسعه زیرساخت، فقط جابهجایی ثروت است، نه تولید عدالت.
بهرهبرداری از واحدهای تولید شمش فولاد و طلا در این سفر نشانهای مثبت بود، اما توسعه معدنی زمانی معنا پیدا میکند که مسئولیت اجتماعی، اشتغال محلی و بازگشت ثروت به منطقه به یک الزام تبدیل شود، نه یک توصیه.
مرز؛ فرصت اقتصادی یا خط خاموش؟
فعالسازی مرزها، بهویژه مرزهای مشترک با افغانستان، یکی از محورهای تأکید دولت در این سفر بود.
رئیسجمهور با اشاره به همسایگی خراسان جنوبی با افغانستان و حتی مسیر دسترسی به اقیانوس از طریق چابهار، این موقعیت را «فرصتی نادر» توصیف کرد.احیای مرز یزدان، صدور مجوز کولبری و ورود نخستین محمولهها اگرچه اقداماتی مهم هستند، اما توسعه مرزی بدون امنیت پایدار، زیرساخت لجستیکی و بازارچههای فعال به نتیجه کامل نمیرسد.
مرزنشینان بیش از هر چیز توسعه پایدار میخواهند، نه راهحلهای موقت معیشتی.
پیشرفت یا جبران عقبماندگی؟
نشست عدالت آموزشی یکی از بخشهای پررنگ سفر بود. رئیسجمهور صریح گفت: «نباید به وضع موجود راضی باشیم؛ وقتی راضی نباشیم، وضعیت بهتری رقم میزنیم.» افزایش سرانه فضای آموزشی و ساخت پروژههای جدید، گامهایی رو به جلوست، اما در استانی که سالها از میانگینهای ملی عقبمانده، این اقدامات بیشتر جبران عقبماندگی است تا جهش توسعهای.
روایتهای مردمی از مدرسهسازی در روستاهای مرزی نشان داد که سرمایه اجتماعی هنوز زنده است؛ اگر دولت بتواند آن را حفظ کند.
شفافیت، شرط اعتماد
یکی از مهمترین بخشهای سخنان رئیسجمهور تأکید بر شفافیت مالی و پاسخگویی مدیران بود.
او گفت مدیر باید بداند سهم قانونی استان چقدر است و چه میزان اعتبار واقعاً تخصیص مییابد. این نگاه اگر در عمل پیاده شود، میتواند بسیاری از گرههای توسعه خراسان جنوبی را باز کند؛ استانی که سالهاست از ابهام در تخصیص منابع آسیب دیده است.
۶۴ همت برای توسعه؛ عدد یا نقطه عطف؟
در کنار تأکیدهای مکرر بر اولویت راهآهن و زیرساخت، رئیسجمهور از اختصاص رقمی قابلتوجه برای توسعه خراسان جنوبی خبر داد. پزشکیان اعلام کرد بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان از بودجه عمومی کشور برای توسعه استان اختصاصیافته و همین میزان نیز در قالب تسهیلات بانکی پیشبینی شده است.
به گفته او، علاوه بر این منابع، حدود ۲۴ همت سرمایهگذاری بخش خصوصی نیز برای استان رقم خورده که در مجموع بستهای بالغ بر ۶۴ همت را برای پیشرفت و توسعه خراسان جنوبی تشکیل میدهد.
او با تأکید بر اینکه دولت پروژهای را بدون امکان اجرا تصویب نمیکند، تصریح کرد: «آنچه تصویب میکنیم، اجرا خواهد شد» و افزود که اعتبارات مصوبات استانی تاکنون به طور کامل تخصیصیافته و روند اجرای پروژهها بهصورت مستمر ارزیابی میشود؛ سخنانی که بار دیگر نگاهها را از اعداد به میدان تحقق و زمانبندی اجرا معطوف میکند.
سفر بدون میدان
پزشکیان همان روز استان را ترک کرد و زمزمههایی میان شهروندان شنیده میشد که میگفتند: «کاش رئیسجمهور چند ساعت دیگر میماند تا سوز شبهای کویر، رنج مردم خراسان جنوبی را با او بگوید.»با وجود اهمیت این سفر و وزن تصمیمهایی که در نشستهای رسمی مطرح شد، فضای عمومی شهر بیرجند در روز سفر تفاوت محسوسی با روزهای عادی نداشت؛ نه حال و هوای یک سفر استانی دیده میشد و نه نشانهای از ارتباط مستقیم با مردم.
خبرنگاران محلی به طور گسترده برای پوشش میدانی دعوت نشدند و برنامهای برای دیدار مردمی در دستور کار قرار نگرفت؛ موضوعی که باعث شد بخش قابلتوجهی از این سفر در سالنهای جلسه و پشت درهای بسته باقی بماند و تصاویر آن بیش از خیابانهای شهر، در خبرها دیده شود.همین فاصله میان فضای رسمی سفر و زیست روزمره مردم، اهمیت محتوای سخنان رئیسجمهور را دوچندان میکند؛ چرا که در نبود ارتباط مستقیم با مردم و روایت میدانی رسانهها، آنچه از این سفر در حافظه عمومی باقی میماند نه تصاویر و هیجان، بلکه میزان تحقق وعدههاست.
وعدههایی که اگر به اجرا برسند، میتوانند این خلأ ارتباطی را جبران کنند و اگر نه، به فهرست بلند انتظارهای بیپاسخ خراسان جنوبی افزوده خواهند شد.سفر رئیسجمهور به خراسان جنوبی، سفر حرفهای بزرگ بود؛ حرفهایی درباره ریل، معدن، مرز، نخبگان و عدالت. اما تجربه این استان نشان داده که توسعه نه با جملههای درست، بلکه با تصمیمهای سخت و پیگیری مداوم ساخته میشود. اکنون خراسان جنوبی در ایستگاه تصمیم ایستاده است؛ جایی که اگر قطار توسعه حرکت نکند، اعتماد عمومی یکبار دیگر جا خواهد ماند.